راهبهای که در قرون وسطی آهنگسازی بزرگ شد!
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۳۶۳۶۰
هیلدگارد، راهبهای ملتزم به آداب رهبانیت، عارفهای مشهور در جهان مسیحیت و از نویسندگان برجسته قرون وسطی به شمار میرود که در حوزه موسیقی فعال بود. از نکات قابل توجه در دوران او رونق صومعهها، اعم از صومعههای زنانه و مردانه است. در آن زمان صومعه تنها جایی بود که زنان میتوانستند در آن درس بخوانند، در زمانی که زنان اندکی مینوشتند، او آثار زیادی، از الهیات گرفته تا آثار شهودی، پزشکی، موسیقی، اجتماعی و نمایشنامهنویسی پدید آورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، هیلدگارد بینگنی که همچنین به عنوان بینگنی مقدس یا Sibyl of the Rhine هم شناخته میشود، یک راهبهی بندیکتین (Benedictine) بود که در قرون وسطی به عنوان نویسنده، آهنگساز، فیلسوف، عارف و پزشک فعال بود.
او از خانوادهای اصیل و به مدت ۱۰ سال تحت تعلیم زنان مقدس بود. زمانی که ۱۸ سال داشت، یکی از راهبههای بندیکتین صومعه Disibodenberg شد.
زمانی که این موسیقیدان به صومعه پیوست، قرار شد رویاهایی را که از سه سالگی دریافت میکرد بنویسد اما این فرآیند ۱۰ سال برای او به طول انجامید تا توانست کتاب Scivias را بنویسد. Scivias یک اثر مصور از هیلدگارد است که در سال ۱۱۵۱ یا ۱۱۵۲ تکمیل شد و ۲۶ بینش مذهبی که او تجربه کرد را توصیف میکند.
پاپ اوژن سوم کتاب او را خواند و در سال ۱۱۴۷ او را تشویق کرد که به نوشتن ادامه دهد.
کتابهای بعدی او «شایستگیهای زندگی» و «آثار الهی» نام داشتند. هیلدگارد بیش از ۳۰۰ نامه به افرادی نوشت که خواستار راهنماییهای او بودند.
او همچنین آثار کوتاهی در زمینه پزشکی و فیزیولوژی نوشت و از معاصرانی مانند برنارد کلروو (یک قدیس مسیحی اهل فرانسه) مشاوره گرفت.
رویاهای هیلدگارد باعث شد که او انسانها را بهعنوان «جرقههای زنده» عشق خدا ببیند که از جانب خدا میآیند؛ همانطور که نور روز از خورشید میآید.
هیلدگارد بینگنی یک نابغه بود
پلیماث (polymath) فردی است که دانش او موضوعات گستردهای را در بر میگیرد و برای حل مسائل خاص از مجموعههای پیچیده دانش استفاده میکند. در حقیقت پلیماث در مورد بسیاری از موضوعات اطلاعات زیادی دارد.
هیلدگارد یک پلیماث بود؛ او راهبه اعظم، هنرمند، نویسنده، آهنگساز، عارف، داروساز، شاعر، واعظ و تئوریسین بود.
نوشتن درباره این زنِ بینظیر کار سختی است ولی میتوان این را هم اضافه کرد که از زمانی که دختر کوچکی بود به فرا گرفتن علم علاقه داشت. او میخواست که طبیعت را درک کند. با وجود اینکه خانوادهاش از سن خیلی پایین او را به کلیسا فرستادند، به منابع لازم برای کسب دانش، ترویج افکار، بینشها و پیامهای عرفانی خود که در طول زندگیاش دریافت میکرد، دسترسی پیدا کرد.
در زمانی که رفتار سایر راهبههای صومعه بیشتر و بیشتر متعصب میشد، هیلدگارد سختتر عبادت کرد و بیشتر مطالعه کرد.
او خواندن و نوشتن را آموخت که البته در این راه راهبی دلسوز به او کمک کرد. در حقیقت آن راهب کتابهای گیاهشناسی و پزشکی را برای هیلدگارد خرید و از پنجره کوچک سلول صومعه به دستش رساند. هیلدگارد هم به گونهای مطالب کتابها را خواند که گویی کلمات را بلعیده باشد.
خانواده هیلدگارد او را در هشت سالگی به کلیسا سپردند
در هشت سالگی او را به کلیسا فرستادند. او در بوکلهایم، فرانکونیای غربی متولد شد و دهمین فرزند از یک کنت آلمانی بود؛ فردی که تاریخنگاران معتقد بودند یک مرد نظامی در خدمت کشورش بود. هیلدگارد زمانی که هشت سال سن داشت، نزد خواهر Jutta، راهبهای که در مجموعهای از اتاقهای محصور در یک صومعه بندیکتین زندگی میکرد، فرستاده شد و در ۱۵ سالگی سوگند یاد کرد.
به زودی زنان دیگری هم در این صومعه جمع شدند و جوتا تا زمان مرگش به عنوان پیشوا بر آنها ریاست کرد. سنت هیلدگارد جانشین جوتا شد و درباره او گفت که مملو از فیض بود.
در تمام زندگیاش الهاماتی از بهشت را دریافت کرد
هیلدگارد گفته است که در تمام عمرش الهاماتی از خدا داشته است. اولین «سایه نور زنده» را در سه سالگی دریافت کرد و این روند هرگز متوقف نشد.
او یکی از الهاماتش را اینگونه توصیف کرده که «بهشت گشوده شد و نوری آتشین با درخشندگی فوقالعاده در تمام ذهنم نفوذ کرد و تمام قلب و سینهام را ملتهب کرد، نه اینکه سوزان باشد، بلکه همچون شعلهای گرمابخش بود.»
در ۴۳ سالگی گفت که خداوند به او فرموده است «آنچه را که میبینی و میشنوی بنویس» و اینگونه شد که برای اولین بار رؤیاهای خود را برای جهان آشکار کرد.
برخی از اسناد مکتوب، بیان میکنند که او از هشت سالگی رؤیاهایی داشته است. او در طول رویاها همیشه هوشیار و آگاه بود. این رویاها توهمات دیداری و شنیداری بسیار شدیدی بودند که او در تمام زندگی خود داشت.
هیلدگارد صومعه خود را راهاندازی کرد
در مقطعی سلامت جوتا به علت روزههای طولانی رو به وخامت گذاشت. در همین حین خانوادههای اصیل بیشتری دختران خود را به صومعه می فرستاند؛ زیرا آنها نیز مانند والدین هیلدگارد، اهدای دختران خود را به کلیسا - همراه با مبالغ قابل توجه - وظیفه خود میدانستند. هیلدگارد پس از درگذشت جوتا که هیچ جایگزینی نداشت، آنها را زیر بال و پر خود گرفت.
وقتی جوتا درگذشت، هیلدگارد به عنوان «سرپرست» جامعه راهبههایش انتخاب شد. هیلدگارد در صومعه Disibodenberg به دلیل دیدگاه هایش نامحبوب شد و پس از گفتگوی او با پاپ، این مکان بیش از هر زمان دیگری مورد غضب قرار گرفت. بنابراین هنگامی که به او گفتند که اتهامات خود را بپذیرد و به صومعه ویران شده نزدیک بینگن پناه ببرد، بحثی نکرد.
رهبران صومعه تلاش کردند تا او را متوقف کنند، اما هیلدگارد ناگهان و به شدت بیمار شد. برخی گفتند که بیماری او نشانه این بود که خداوند از مداخله راهبان عصبانی است. هیلدگارد بهبود یافت و از یاران خود خواست که آماده سفر شوند.
او و همراهانش حدود سال ۱۱۵۰ به خانه خود در Bigen رسیدند.
موسیقی این راهبه چگونه بود؟
او شعرهایی غنایی می گفت که بسیار رنگارنگ بودند و ایدههای رویایی زیادی داشت. موسیقی او مانند موسیقی بسیاری دیگر از آهنگسازان قرون وسطایی، زبان سادهای ندارد.
موسیقی او اغلب دارای الگوهای کوچک ملودی است که چندین بار به روشهای کمی متفاوت تکرار میشود. موسیقی اش همچنین متفاوت بود؛ زیرا مناجاتهایی که برای صدای زنان نوشت نسبت به مناجاتهایی که تا قبل از او نوشته شده بودند، در محدوده بالاتری قرار داشتند. این کار آثار او را برای زنان آسانتر میساخت. او یک نمایشنامه اخلاقی را با ۸۲ ملودی نوشت.
مجموعهٔ نفیس آثار وی در زمینهٔ سکانس (تکرار یک قطعهٔ ملودیک در گامهای مختلف) و «سرودهای روحانی»، جایگاهی خارج از سنتهای موسیقی حاکم داشت. مجموعهٔ گرانبهای «سمفونی هارمونی الهامات آسمانی» دارای بیش از هفتاد سرود مذهبی و نیایشهای دلنشین است.
در میان زنان دهههای آخر کلیسای قرون وسطی، او بسیار مردمی و پرطرفدار بود؛ بهخصوص ترانههایش که به ۸۰ ـ ۷۰ قطعه میرسد، یکی از بیشترین اجراها را در میان آهنگسازان قرون وسطی دارد. مشخص نیست که آیا آثار او خارج از صومعهاش اجرا شده است یا خیر؟
امروز حتی پس از گذشت قرنها، بسیاری از آثار او هنوز هم در دسترس است.
هیلدگارد آهنگساز و شاعر بود. اما تا به امروز آهنگها، نوشتهها و زندگی و دیدگاههای قابل توجه او به طور دقیق کشف نشده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: میراث فرهنگی نمایشگاه کتاب تهران سی وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ قاچاق آثار تاریخی رصتا میراث فرهنگی نمایشگاه کتاب تهران سی وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نمایشگاه کتاب ۱۴۰۲ قرون وسطی هشت سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۳۶۳۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با عشق به ایران در ارمنستان
موزه نسخههای خطی و دستنویسهای باستانی ارمنستان، شاهکارهای نقاش و مینیاتوریست ایرانی ـ ارمنی «آندره سِوروگیان» از شاهنامه فردوسی را برای ۶ ماه به نمایش گذاشت. این موزه پیش از این، با رونماییِ گلچینی از آثار قاجار به مدت سه سال، به پیوندهای فرهنگی با ایران رنگ داده و همکاریهایی را با ایران برای مرمت نسخههای خطی آغاز کرده است.
به گزارش ایسنا، موزه ماتناداران (مسروپ ماشتوتس) در شهر ایروان ارمنستان، که به دلیل داشتن گنجینهای از نسخهها و کتابهای مقدس دعا، پس از کلیسای «اچمیادزین»، مکانی مقدس برای مردم این کشور به شمار میآید، محل برگزاری رویدادهای بسیاری بهویژه در پیوند با ایران بوده است. این موزه که حدود ۲۰ هزار نسخه و دستنویس باستانی در اختیار دارد و حدود ۴۵۰ اثر از میان آنها، نسخههای ایرانی است، به مدت سه سال گلچینی از آثار قاجاری را به نمایش گذاشته شده بود و در ادامه، نمایشگاهی از عکسهای آرشیوی و کلکسیونی این موزه برپا شد که عکسهایی از ایران قدیم و دربار قاجار در بین آنها دیده میشد. از ۱۲ اردیبهشت ماه (اول ماه می) نیز مجموعه آثار نقاش ایرانی ـ ارمنی در همین موزه به نمایش گذاشته شده است، آثاری که از مجموعههای مختلفی در جهان گردآوری شده و بخشی از آنها حاصل ۹ سال شیفتگی «آندره سِوروگیان» به شاهنامه فردوسی است.
ایوت تجریان ـ رئیس موزه ماتناداران (مسروپ ماشتوتس) ـ که دکترای تاریخ هنر دارد و به عنوان یک ایرانی ـ ارمنی از برگزاری نمایشگاه «آندره سِوروگیان» با هیجان سخن میگوید، در گفتوگویی که با ایسنا داشت، درباره اهمیت برپایی این رویداد در ارمنستان، که رنگ و حسی ایرانی دارد، توضیح داد: این نمایشگاه از اول ماه می (۱۲ اردیبهشت ماه) به یاد نقاش ایرانی ـ ارمنی «آندره سِوروگیان» برپا میشود. هرچند قبلا، تعداد بسیار اندکی از آثار سوروگیان در این موزه به نمایش گذاشته شده، ولی در نمایشگاه پیشرو مجموعه بیشتری از آثار او به نمایش درآمده است. آثار این نمایشگاه از مناطق مختلفی گردآوری شده است. پسر آندره سِوروگیان (دکتر امانوئل) که در قید حیات است و در آلمان زندگی میکند و حدود ۹۴ سال دارد، سالها قبل کلکسیون بزرگی به این موزه اهدا کرد. این مجموعه شامل نقاشیهایی از آندره سوروگیان و آثاری از پدر بزرگشان، «آنتوان سوروگین» (از نخستین پیشگامان عکاسی در ایران که به عکاس قاجار معروف بوده) است. از کلسیای اچمیادزین (ارمنستان) نیز ۶ اثر در اختیار این نمایشگاه قرار داده شده است.
آندره سوروگیان زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ خورشیدی در ایران، از نقاشان برجسته مینیاتور و از بنیانگذاران شیوه مردمی در نقاشی ایرانیاو ۹ سال در انزوا به سر برد و غرق در شاهنامه شد و ۴۱۶ اثر از این اثر فردوسی پدید آورد
او این توضیح را اضافه کرد: آثاری که از آندره سِوروگیان در موزه ماتناداران نگهداری میشود با آثار موجود در اچمیادزین تفاوت دارد؛ آثار آنجا از اسطورههای تاریخی ارمنی است، اما آثاری که ما در این موزه نگهداری میکنیم بیشتر از شاهنامه فردوسی، خیام و باباطاهر است. همچنین از موزههای مختلف آثاری که الهامبخش نقاشیهای آندره سِوروگیان بودند در اختیار ما قرار داده شده است.
رئیس موزه ماتناداران گفت: این نمایشگاه قرار است تا ۶ ماه ادامه داشته باشد. پیش زمینه آن نیز همایشی بود که برای یکصد و سیامین سال یادبود سِوروگیان در نخستین روزهای فروردین (۲۱ و ۲۲ مارچ) برگزار شد، که مهمانی هم از بخش میراث مکتوب ایران داشتیم و یک گروه موسیقی از ایران نیز دعوت شده بود.
تجریان درباره شیوه کار آندره سِوروگیان که آن را ارزشمند و خاص کرده است، گفت: او ۹ سال خود را در خانه به انزوا برد و با خود عهد کرد که به مناسبت هزارمین سالگرد تولد فردوسی، (۱۹۳۴ میلادی) ۴۱۶ تابلوی بزرگ از روی شاهنامه به تصویر درآورد. یک نمونه از آن نقاشیها را در موزه ماتناداران به نمایش گذاشتهایم. سِوروگیان به این منظور حتی یک دوره آموزش خوشنویسی گذرانده بود. دوستانش که صادق هدایت و بزرگ علوی بودند به او لقب «درویش» داده بودند. سوروگیان یکسری اثر هم از آثار خیام، حافظ و باباطاهر دارد.
امانئول فرزند آندره سوروگیان، آثاری از این نقاش برجسته را به موزه ماتناداران در ارمنستان اهدا کرده است.در این بخش همچنین جلدهای لاکی دیده میشود که شیوه مرمت آن با مشارکت حمید ملکیان، به نمایش گذاشته شده است
رئیس موزه ماتناداران درباره دیگر رویدادهای این موزه که در پیوند با ایران بوده است، توضیح داد: سال گذشته از ماه نوامبر نمایشگاه بزرگی داشتیم که گلچینی بود از عکسهای آرشیو و کلکسیونهای مختلف که در این موزه نگهداری میشود. در این موزه هرگز نمایشگاه عکس نداشتیم. ما از عکاسان نسل اول ارامنه که در دربارهای مختلف کار کردند، کارهای زیادی در موزه داشتیم که هرگز به نمایش نگذاشته بودیم. در بین آنها عکسهای زیادی از ایران وجود دارد، که مجموعه به نمایش گذاشتهشده گلچینی است از آنچه در این موزه نگهداری میشود. این موزه چون به انستیتو نسخ خطی شهره است تا پیش از این، کسی به عکسهای آن توجهی نکرده بود، درحالی که نگاتیوهای شیشهای و عکسهای زیادی داریم و اتفاقا من سه سال روی این مجموعه کار کرده بودم و این گلچین نتیجه آن کار تحقیقی است. آنها عکاسان ارامنی و روسی هستند که از اواخر قرن نوزدهم میلادی به ایران و دیگر نقاط دنیا سفر کرده بودند. این نمایشگاه قرار بود به مدت ۶ ماه برگزار شود، ولی چون خیلی استقبال شد، ادامه پیدا کرد.
عکسی از «آنتوان سوروگین» از «سیزده به در» در ایران که در نمایشگاه موقتی عکاسان ارامنه در موزه ماتناداران به نمایش گذاشته شداو به عنوان عکاس دربار قاجار نیز معروف بود، هرچند عکسهایش به دربار محدود نشد و واضحترین تصویر از مردم ایران در آن دوره را به قاب درآورد
تجریان ادامه داد: پیش از آن هم، نمایشگاهی از آثار قاجاری در موزه ماتناداران برگزار شده بود، که چندین بار تمدید شد. این نمایشگاه به مدت سه سال برقرار بود. روال کار موزه این است که نسخههای اصلی را نمیتوانیم به مدت طولانی به نمایش بگذاریم، برای همین در طول برگزاری این نمایشگاه بعضی از نسخهها را چندین بار جابهجا کردیم. ما در این موزه بیش از ۴۵۰ نسخه ایرانی داریم که بخشی از آن به دوره قاجار مربوط میشود. گلچینی از این آثار در آن نمایشگاه و به مدت سه سال به نمایش گذاشته شد.
او درباره دلیل استقبال از نمایشگاه آثار قاجاری در ارمنستان، اظهار کرد: استقبال از آن نمایشگاه شاید متأثر از آشنایی مردم ارمنستان با آن مقطع تاریخی باشد؛ دورهای که ارمنستان بخشی از سرزمین ایران بود و نقاشان ارامنه از آن دوره بسیار تاثیر گرفته بودند. غیر از این، ایران برای ارامنه، سرزمینی افسانهای و اسطورهای و الهامبخشی بود.
البته نقش تجریان به عنوان رئیس ایرانی ـ ارمنی موزه در برگزاری چنین رویدادی بیتأثیر نبوده است و خودش هم درباره تأثیر آن گفت: مدیر بخش انستیتو همیشه میگوید ۹۰ درصد برنامههای موزه ماتناداران ایرانی شده است، مثلا ما میز نوروز را در ۲۱ مارچ چیده بودیم و همایش «آندره سوروگیان» را به گونهای برنامهریزی کردیم که همزمان با نوروز شده بود.
او ادامه داد: ما به عنوان دو کشور همسایه باید همدیگر را بشناسیم. متاسفانه زمانی که ارمنستان جزو شوروی بود، روابط دو کشور خیلی کم شده بوده و دو کشور از یکدیگر دور شدند. اکنون لازم است افزون بر روابط سیاسی، روابط فرهنگی دو کشور را تقویت کنیم. کارهای بزرگ از دل روابط فرهنگی بیرون میآید. مدیر جدید این مجموعه قبلا معاون وزیر فرهنگ ارمنستان بود، همان ابتدای کار که برنامه خواستند، توصیه کردم یک سفر به ایران برویم و ما در قالب هیأتی به تهران و قم سفری داشتیم که خیلی مفید بود. به قم رفتیم و کتابخانه آقای مرعشی را دیدیم و توافقهایی را با این کتابخانه داشتیم. از بخش میراث مکتوب و کتابخانه ملی و مرکز اسناد و بنیاد ایرانشناسی هم دیدن کردیم. این سفر سه روزه بود.
موزه نسخه های خطی ارمنستان (ماتناداران) که یکی از غنیترین نسخههای خطی و دستنویسهای باستانی جهان را در اختیار داردرئیس موزه ماتناداران اضافه کرد: ما همیشه با سفارت ایران در ارتباط هستیم و کارهای فرهنگی و همایشهای زیادی را ترتیب میدهیم و نمایش نقاشی از شاهنامه، اثر آندره سوروگیان در راستای همین ارتباط دوستانه با سفارت ایران بوده است. همچنین طبق توافق با سفیر قبلی ایران، قرار بر این شد که مرمتگر ایرانی به ارمنستان بفرستند تا مرمتگران قدیمی که روی جلدهای لاکی تسلط نداشتند، آموزش دهد. تا به حال آقای حمید ملکیان دو بار از ایران به ارمنستان و این موزه آمده و در یک بازه ۱۰ و ۱۵ روزه، در این زمینه آموزش دادند.
او گفت: دانش مرمت ایران و ارمنستان خیلی متفاوت است. هدف ما از سفر به ایران نیز آشنایی و مکاشفه در این مورد بود و قرار است تا پایان تابستان، همکاران ما در بخش مرمت به ایران بروند تا این آموزشها کامل شود.
تجریان درباره برگزاری نمایشگاهها و همکاریهای مشترک با ایران و همچنین تبادل آثار، با توجه به مجموعه آثاری که این موزه در اختیار دارد، اظهار کرد: برای برگزاری نمایشگاه و تبادل آثار نیز هنوز اتفاقی نیفتاده است، ولی باید این اتفاق رخ دهد. درحال حاضر ما بیشتر قصد داشتیم ارتباط علمی با ایران برقرار کنیم.
مینیاتوری از فردوسی که آندره سوروگیان به تصویر درآورده استانتهای پیام